لت زدن
Rating 96% (3,589) لغت نامه دهخدالت زدن. [ ل َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) سیلی زدن. چک زدن.فرهنگ فارسی( مصدر ) ۱ – سیلی زدن تپانچه زدن . ۲ – خدشه بکسی وارد آوردن ( یکی بود یکی نبود .
معنی لت زدن | لغتنامه دهخدا | واژهیاب
افزودن واژه · افزونه مرورگر · درباره …
لت کردن
Rating 94% (3,549) || مضروب کردن یعنی زدن مهره در نرد و شطرنج. – لت کردن سویق ؛ آشوردن آن : سویق حاف ؛ پِسْت ِ لت ناکرده. – لت کردن ورق ( در اصطلاح چاپخانه ) ؛ یک صفحه کردن ورق.
معنی لت زدن
Rating 98% (1,667) معنی لت زدن . [ ل َ زَ دَ ] (مص مرکب ) سیلی زدن . چک زدن . انگلیسی lot عربی حصة، نصيب، قرعة، قدر، قطعة أرض …
لت زدن یعنی چه
لت زدن در فرهنگ فارسی هوشیار 1. (مصدر) سیلی زدن تپانچه زدن، خدشه بکسی وارد آوردن (یکی بود یکی نبود. چا. 125: 2) -3 چیزی را با …
لت
… یعنی لات ، بی سر و پا ، آسمان جُلْ. لِتَّ :(letta) در گویش گنابادی یعنی پارچه. ریشهشناسی ویرایش. سنسکریت و پهلوی ویرایش. ریشه واژه یِ ” لَت” در واژگانی همچون ” لَت …
معنی لت | لغت نامه دهخدا
لت . [ ل َ ] (اِ) سیلی . چک . لطمة. تپانچه . کاج . پشت گردنی . پس گردنی . ضرب . زخم . صدمت . کوس . زدن . (اوبهی ). زدن به کف دست بر کسی . کوفتن . (غیاث ).
معنی لت زدن | لغت نامه دهخدا
لت زدن · لت دادن · لت خوردن · لت · لت · لت …Missing: یعنی | Show results with:یعنی
معنی لت زدن | جدول یاب
لت زدن در فرهنگ فارسی هوشیار 1. (مصدر) سیلی زدن تپانچه زدن، خدشه بکسی وارد آوردن (یکی بود یکی نبود. چا. 125: 2) -3 چیزی را با …